English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (8679 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
action U جنبش حرکت
actions U جنبش حرکت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
move U حرکت جنبش
moved U حرکت جنبش
moves U حرکت جنبش
travel U حرکت جنبش
traveled U حرکت جنبش
travels U حرکت جنبش
vane U کسی یاچیزی که به اسانی قابل حرکت و جنبش باشد
vanes U کسی یاچیزی که به اسانی قابل حرکت و جنبش باشد
gyrostabilizer U التی که جنبش حرکت وضعی زمین را نشان میدهد
kinematics U حرکت شناسی جنبش شناسی
libration U جنبش ترازویی و حرکت موازنهای جنبش نمایان ماه
Other Matches
resistance force U جنبش مقاومت یا جنبش ازادی بخش انقلابی
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
immobile U بی جنبش
jiggling U جنبش
jiggles U جنبش
heartbeat U جنبش
jiggled U جنبش
stirrings U جنبش
jiggle U جنبش
vibration U جنبش
heartbeats U جنبش
immotile U بی جنبش
oscillation U جنبش
oscillations U جنبش
stir U جنبش
stirred U جنبش
the r. U جنبش
inanition U جنبش
action U جنبش
actions U جنبش
stock still U بی جنبش
stirs U جنبش
rising U جنبش
stock-still U بی جنبش
rocking U جنبش
motioned U جنبش
movement U جنبش
motion U جنبش
vibrational U جنبش
rocks U جنبش
rocked U جنبش
rock U جنبش
swings U جنبش
inactive U بی جنبش
libration U جنبش
astir U در جنبش
mobility U جنبش
swing U جنبش
awakening U جنبش
motions U جنبش
passively U بی جنبش
motioning U جنبش
leger or ledger U بی جنبش
locomotion U جنبش
kinesis U جنبش
kinesodic U جنبش بر
bustle U جنبش
bustled U جنبش
kinesthesis U حس جنبش
vibratility U جنبش
bustles U جنبش
on the move U در جنبش
move U جنبش تکان
braid U جنبش جهش
psychokinesis U جنبش فراروانی
kinetoscope U جنبش نما
stirred U به جنبش دراوردن
kinology U جنبش شناسی
gybe U جنبش تغییرجهت
uniform movement U جنبش یکسان
kymogram U جنبش نگاره
undulation U جنبش نوسانی
kinesalgia U جنبش درمان
kinesimeter U جنبش سنج
tremors U تکان جنبش
tremor U تکان جنبش
kinesiotherapy U جنبش درمانی
braided U جنبش جهش
moved U جنبش تکان
forward motion U جنبش پیشرو
photokinesis U نور جنبش
moves U جنبش تکان
kinesimometer U جنبش سنج
movableness U جنبش پذیری
kymograph U جنبش نگار
stir U به جنبش دراوردن
commotion U جنبش اغتشاش
paratonic U از جنبش بازدارنده
kinaesthesia U حس جنبش درماهیچه
kinaesthesis U حس جنبش درماهیچه
kinesthesia U حس جنبش درماهیچه
kinematic U جنبش شناسی
libration U جنبش ترازویی
stagnating U از جنبش ایستادن
to put in motion U در جنبش دراوردن
labor movement U جنبش کارگری
kinematics U جنبش شناسی
revolt U نهضت جنبش
flicker U پرپرزدن جنبش
flickered U پرپرزدن جنبش
flickers U پرپرزدن جنبش
stagnates U از جنبش ایستادن
stirrings U به جنبش دراوردن
libration U جنبش موازنهای
tremour U تکان جنبش
mass movement U جنبش تودهای
hyperkinesthesia U شدت حس جنبش
immovableness U جنبش ناچذیری
stirs U به جنبش دراوردن
impassionate U به جنبش امده
to youse to a U به جنبش انداختن
life blood U جنبش بی اخبار
stagnate U از جنبش ایستادن
stagnated U از جنبش ایستادن
revolts U نهضت جنبش
jarred U تکان جنبش
reformation U نهضت جنبش
jar U تکان جنبش
saltation U جنبش ناگهانی
reformers U پیشوای جنبش
kinetics U جنبش شناسی
reformer U پیشوای جنبش
revivals U جنبش مذهبی
revival U جنبش مذهبی
impetus U نیروی جنبش
immobile U جنبش ناپذیر
jars U تکان جنبش
quiescently U بدون جنبش
braids U جنبش جهش
operation U گردش جنبش
impassioned U به جنبش درامده
photokymograph U جنبش نگار نوری
gas kinetics U علم جنبش گازها
kinematical U وابسته به جنبش شناسی
peristaltic movement U جنبش کرم وار
kinetics U علم جنبش و نیرو
immobile U ثابت جنبش ناپذیر
gyrostatics U گفتاردر جنبش وضعی
movable U جنبش پذیر تغییرناپذیر
groundswell U جنبش تند گستر
cause U جنبش سبب شدن
causes U جنبش سبب شدن
causing U جنبش سبب شدن
peristalsis U جنبش کرم وار
libration of the moon U جنبش نمایان ماه
oscillatory motion U جنبش تاب وار
hydrokinetics U علم جنبش مایعات
momentum U مقدار جنبش انی
an onward movement U جنبش سوی پیش
peristole U جنبش کرم وار
vibrant U در حال جنبش تکریری
f. morement U جنبش برای پیشرفت
tranquil U بی جنبش درحال سکون
angular momentum U مقدار جنبش چرخشی
music of the spheres U اهنگ جنبش سیارات
myokinetic test U ازمون جنبش عضلانی
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
counter-revolutions U جنبش برای سرکوبی انقلاب
to set in motion U بجریان انداختن به جنبش اوردن
photothropism U جنبش در تحت تاثیر روشنایی
passivism U فلسفه صبر وعدم جنبش
inert U فاقد نیروی جنبش بیروح
photodynamic U اثر روشنایی در جنبش گیاهان
photodynamics U اثر روشنایی در جنبش گیاهان
wavy U جنبش بعقب و جلو متموج
immovably U چنانکه نتوان جنبش داد
counter-revolution U جنبش برای سرکوبی انقلاب
revivalist movement U جنبش اصول بیداری مذهبی
actimeter U نمایان ساز [جنبش بدن]
lost cause U جنبش یا آرمان از دست رفته
lost causes U جنبش یا آرمان از دست رفته
she is quick with child U جنبش بچه رادرشکم حس میکند
Recent search history Forum search
1wave motion occurs in the elastic half-space and also radiation damping takes place
1 moves up the range
1Country pumkin
0نقد و نظر آزاد ولی دشنام و فحش ممنوع: دوستان عزیز بویژه عدالت خواهان جنبش روشنایی اولا خوشحالم که همه مردم حق و باطل را بخوبی تشخیص دادند و دوما خوشحالم که حداقل خوبان و بدان از هم تمیز شدند و دیگر هر
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com